در مورخ 14 مارس 2014 الیجا آخرین دوز از داروهای خود را مصرف کرد. او اکنون مدت دو سال و نیم است که بدون تشنج شده است.همچنین مدت دو ماه است که دارو مصرف نمی کند و 5 تا نوار مغز کاملا نرمال داشته است. الیجا در ماه سپتامبر به مهدکودک خواهد رفت.
داستان ما با سندروم دوز در تاریخ 14 جون سال 2011 اتفاق افتاد, وقتی که پسر 22 ماهه ما, الیجا, اولین تشنجش را تجربه کرد. ما یک پزشک را در بیمارستان کودکان بوستون دو روز بعد از اولین تشنج ملاقات کردیم. او به ما امیدواری داد که الیجا به احتمال زیاد تشنج دیگری نخواهد داشت. ولی الیجا در 23 جون سه تا تشنج دیگه داشت و ما اولین شب رو در بیمارستان کودکان سپری کردیم. روز بعد کپرا با امید به کنترل تشنج تجویز شد. در مورخ 30 جون در طی چهار روز الیجا 44 تشنج تونیک-کلونیک (تشنج بزرگ ) را تجربه کرد. ما در تاریخ 9 جولای از بیمارستان ترخیص شدیم چونکه از 4 ام جولای الیجا بدون تشنج شده بود. به ما هشدار داده بودند که تشنج های الیجا باعث شده که او نتواند احتمالا بدون کمک دیگران بنشیند. اما هر روز که میگذشت, او تدریجا فقط با نگه داشتن دستهایش راه میرفت. از تاریخ 13 جولای الیجا شروع کرد به تشنج های مایوکلونیک, مایوکلونیک-استتیک و تشنج های غایب گاهگاهی و ما برای ده روز دیگر به بیمارستان برگشتیم.
در 16 ام جولای من و همسرم کریسی ابتدا شروع کردیم به جستجوی مطالبی در مورد انواع تشنج که مرتبط به تشنج های مایوکلونیک هستند و قلبمان شکسته شد با پاسخهایی که گرفتیم. ما پنجمین ترکیب از داروها شامل دپاکوت, کلونیپین و زارونتین را امتحان کردیم.در اون زمان, روز 22 ام که مرخص شدیم, الیجا یک تشنج تونیک-کلونیک(بزرگ) در صبح داشت و انواع دیگر تشنج را متناوبا داشت( که مثلا در بعضی روزها زیاد بود در بعضی روزهای دیگر اصلا رخ نمی داد)
ما یک کلاه دهانه دار برای الیجا خریدیم برای اینکه صدمه نبیند. ماه آگوست آمد و رفت و ما هیچ تغییری مشاهده نکردیم. الی روزهای خوب و روزهای بد داشت. ما خدا رو شکر میکردیم بخاطر روزهای خوب و اینکه بعضی از روزها خیلی بد نبوده. معمولا وضعیت اول صبحش نشون می داد چه نوع روزی رو در پیش خواهیم داشت. اگر اول صبح فقط یک تشنج داشت, اون روز, روز خوبی داشتیم. اگر صبح بیشتر از یک تشنج داشت, روز طولانی ای داشتیم.
14 نوامبر سال 2012 ما یکسالگی بدون تشنج رو جشن گرفتیم. باز دوباره الیجا با تب 39.9 درجه بخاطر سینه پهلو بستری شد اما بدون هیچ تشنجی. و بالاخره از داروی klonipin که از اول مارچ 2011 تجویز شده بود, گرفته شد. همنطور که روزها میگذشت, و ما به ناراحتی و بیماری چیره میشدیم خدارو بخاطر آخرین تشنج شکر میکردیم. در روز 66 ام بدون تشنج الیجا, خواهر الیجا سوفیا (19 ام ژانویه) به دنیا اومد. روز 4 ام فوریه الیجا برای اولین بار اسکی کرد و اسکی رو خیلی دوست داشت.